loading...

زوایا

سرکشی به زوایای پنهان کتاب، ادبیات و فرهنگ

بازدید : 1
دوشنبه 14 بهمن 1403 زمان : 11:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

زوایا

اگه یکی طاقت‌اش بیشتره

و بیشتر دوام میاره

دلیلی نمی‌شه

که حتماً لازم باشه

بقیه هم مثل اون

و به اندازه‌ی اون

دوام بیارن.

طاقت آدم‌ها با هم فرق داره.

شرایط‌شون هم با هم فرق داره.

نه می‌شه آدم‌ها را با هم مقایسه کرد

و نه می‌شه از همه به یک اندازه انتظار داشت.

یه آدم

تا نود سالگی داره کوشش می‌کنه

هر چند نتیجه‌ی خیلی خوبی هم نگرفته باشه

اما باز هم دست از تلاش برنمی‌داره.

در عوض یکی دیگه تو بیست سالگی

با این که هنوز اول راهه

می‌بینه نمی‌تونه بیشتر از این ادامه بده.

می‌بُره.

وا می‌ده.

کم میاره.

باید چی کار کنه؟

بیشتر از این نمی‌کشه.

هر انتظاری ازش بی‌جاست.

بله می‌دونم

بعضی‌ها

تنبل هستند

یا خودشون را به موش‌مردگی می‌زنند.

اما بعضی دیگه واقعاً کشش کشیدن بار زندگی را ندارند.

شما فکر کنید

یک آدم با دو متر قد

و چهار ستون بدن سالم

زیبارو

باهوش

با روابط اجتماعی بالا

که در یک خانواده ثروتمند

و اهل دانش به دنیا اومده

و یک آدم کوتاه قد

کم‌هوش

که از پدر و مادری معتاد و بی‌سواد به دنیا اومده

آیا شرایط‌شون

یک جوره؟

آیا می‌شه هر دو را به یک چشم نگاه کرد.

همین جامعه‌ای که از هر دو انتظار یکسان داره

حاضره به یکی با جون و دل دختر بده

و از دیگری فرار می‌کنه.

بله

جامعه توقع‌های بی‌جا داره.

سواره هم خبر از پیاده نداره.

اجتماع همه را با هم با یک متر و معیار مقایسه می‌کنه

و از هر دو تاشون

یک نتیجه‌ی مشابه می‌خواد.

از هر دو می‌خواد یک زندگی عالی بسازند

خانواده‌دوست باشند

روح و روان سالم داشته باشند

خوب درس بخونند

و دوستانی در سطح بالا پیدا کنند.

اما این نشدنیه.

اون‌ها هر کدوم شرایط ویژه‌ی خودشون را دارند

و مطمئناً زندگی‌های متفاوتی خواهند داشت.

ناگفته پیداست

که آخر و عاقبت هر کدوم چی می‌شه.

البته باید از استثناها بگذریم.

هر چند فکر می‌کنم استثناها هم شرایط سازنده‌ای داشته‌اند

وگرنه استثنا نمی‌شدند.

متأسفانه چه بخوایم

و چه نخوایم

یک بی‌رحمی‌نهادینه‌شده در جامعه وجود داره

که انسان‌ها را تا مرز خُرد و له شدن پیش می‌بره.

هیچ ملاحظه‌ای هم نداره.

به نظرم ذات زندگی اینه.

ما فقط خودمون هستیم که می‌تونیم از خودمون حمایت کنیم.

هر کس فقط خودش.

تنهای تنها.

حتی پدر و مادر هم تا یه حدی حامی‌هستند.

بقیه‌اش روی دوش خود اون فرده.

امیدوارم

حداقل رعایت اخلاقیات بیشتر از پیش در جامعه رواج پیدا کنه

و انسان‌ها بیشتر از قبل مراعات هم را بکنند

و توقعات‌شان متناسب با شرایط افراد باشه

تا لااقل بار اضافی روی دوش دیگران نباشند.

با مشارکت در ایجاد جامعه‌ی آرام و کم‌توقع

«قضاوت‌نکن»

باعث می‌شه خود ما هم

به عنوان به وجودآورندگان‌اش

زندگی آرام‌تری داشته باشیم.

از طرف دیگر هم باید

خود انسان‌ها توقعات‌شان از خودشان واقعی و منطقی باشه

بفهمند تا کی و و کجا باید از خودشون توقع داشته باشند

و باید تلاش کنند

و از چه حدی به بعد تلاش بیشتر

فقط باعث نابودی اونها می‌شه و نتیجه‌ی مثبتی نداره.

بتونند جوری برنامه‌ریزی کنند که زیر فشار جامعه روح و روان‌شان زجر نکشه

و آسیب نبینه.

شاید این حرکت دوطرفه زندگی را آسون‌تر کنه.

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 29
  • بازدید کننده امروز : 29
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 130
  • بازدید سال : 193
  • بازدید کلی : 219
  • کدهای اختصاصی